- بیشه زرد(شَ زَ)
دهی است از دهستان شیب کوه (زاهدان) واقع در بخش مرکزی شهرستان فسابا 124 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
معنی بیشه زرد - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(بَ دِ زَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان بهی بخش بوکان شهرستان مهاباد. سکنۀ آن 1140 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
(شِ بَ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهات کوهسار، تابع هزارجریب در مازندران. (ترجمه سفرنامۀ مازندران رابینو ص 123)
(وَ / وِ)
لغت نامه دهخدا
از بیوه زاده. یتیم. کودکی که پس از مرگ پدر به هنگام بیوگی مادر متولد شود:
تنگدستان ز من فراخ درم
بیوگان سیر و بیوه زادان هم.
نظامی
تنگدستان ز من فراخ درم
بیوگان سیر و بیوه زادان هم.
نظامی
(دِ زَ)
لغت نامه دهخدا
در شهرستانک این نام را به ’سالیکس آک م فیلا’ دهند. (یادداشت مؤلف). گونه ای از درخت بید که در جنگلهای ارس و در کلاکهای میان شیراز و فیروزآباد فراوان است. رجوع به جنگل شناسی ج 1 ص 195 و گیاه شناسی گل گلاب ص 297 شود
(شِ سَ)
لغت نامه دهخدا
از بلوکات ساری و اشرف. عده قری 12، مساحت 12 فرسخ، مرکز کوقنا، حد شمالی اسفورد شورات، شرقی بندرجز، جنوبی دودانگه و غربی علی آباد و در آنجا نیشکر زراعت شود. (یادداشت مؤلف). و رجوع به سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو شود
اجم، بوته زار، بیشه سار، جنگلزار، درخت زار، نیزار، نیستان، بیدزار، بیدستان
متضاد: مزرعه
متضاد: مزرعه
از روستاهای چهاردانگه ی شهریاری بهشهر
از روستاهای میان دورود ساری، منطقه ای جنگلی در قائم شهر